من آمدم که ستاره بکارم..به خاک شب... من آمدم...که شب ننشیند به باورم... منامدم که باز برویاندم بهار..... من آمدم که خنده مهرآورم..به باغ.... اماچه رفت برشب سنگین که گل هنوز..... درپرده های خواب به زنجیرزخمهاست؟ باشب چه غلظتی ست که یخ بسته آفتاب؟ درره چه حالتی.....که شکسته ست پل برآب؟ دشمن به کارکشتن ودیوانه ی دروست..... ازچیست مابرابرهم ایستاده ایم؟ من آمدم که با نو شوم یارو هم سفر... درخاک شب ستاره بکارم.... گل سحر...............گل سحر...................
سلام وبلاک خوبی داریند موفق و شاد باشیند
سلام خوش اومدین منتظرت بودیم.......یا حق