گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

آه باران............................................فریدون مشیری

آه باران!
ریشه در اعماق اقیانوس دارد-شاید-این گیسو پریشان کرده
بیدوحشی باران.
یانه...دریائیست گوئی..واژگونه برفرازشهرسوگواران
هرزماتی که فرو می بارد از حد بیش..
ریشه در من می دواند پرسشی پیگیر..باتشویش:
رنگ این شب های وحشت را تواند شست آیا ازدل یاران؟
چشم ها وچشمه ها خشکند..روشنی ها محودرتاریکی دلتنگ
هم چنان که نام ها درننگ!
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد...آه باران!
ای امیدجان بیداران!
برپلیدیها-که ماعمریست درگرداب آن غرقیم-آیا چیره خواهی شد؟

نظرات 3 + ارسال نظر
سهیک*** 30 فروردین 1384 ساعت 11:37 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

گلبرگ جان بادرود فراوان...بسیار انتخاب خوبی بود از فریدون مانند همیشه دقت درانتخاب شما را تحسین می کنم.همیشه تندرست وجستجوگرباشید...اگرکمی دیر آمدم پوزش خواهی می کنم.

شراره 5 اردیبهشت 1384 ساعت 02:16 ب.ظ http://www.asberoyaha.blogsky.com

سلااااااام بابا عجب سلیقه اییییییی ای ول خیلی قشنگه .......یا حق

یاسمن 5 مرداد 1385 ساعت 07:24 ب.ظ

سلام سهیک جان من یه ماه پیش برات نظر نوشته بودم راستی من این شعرو تو دفتر شعرم نوشتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد