گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

خاکستری باش..... سهیک

دنیای زیبای رنگها.................. سپنتا

 

سفید رنگ  آرامش است

آبی..... رنگ دریا

سبز جلوه زیبای گلزار را بیادم میاورد

وقرمز...... رنگ شقایق را

سیاه اما ... بیزارم ازاین رنگ

همچنان که از قیرگونگی شب

سیاه رنگ تباهی است

رنگ مرگ ونیستی

رنگ تکریم به مرده ها!

ولی هرچه هست خود به تنهایی یک رنگ است

سفید آرام راباسیاه بی قرار درهم می آمیزم

خاکستری.... چه زیباست

نه به سیاهی شب است

نه به مات گونگی سپید

رنگی دگراست

من خاکستری ام

خسته ازسیاهی

دلگیرازسپید

وتو ای گرفتار درپیله سیاه شب

بشکاف این زندان تباه  را

باهم بیامیز- درهم بیاویز

سیاه وسپید را

خاکستری شو........ خاکستری باش

خاکستری نگاه کن........ خاکستری زنده باش

ومرگ را خاکستری مزه کن

طعم شیرینی دارد

مزه ای دلچسب

این رنگ مرکب

خاکستری.......... خاکستری

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
حمید 18 آذر 1386 ساعت 02:26 ق.ظ http://hrg.blogsky.com

سیاهی از آن من است »
از سیاهی آمده ام
در سیاهی زیسته ام
سیاهی مرا دربر خواهد گرفت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد