گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

اکنون روزهای سال را می شمارم....... سهیک

کودکی

شوق بازیگوشی

دویدن درکوچه های تنگ

وهمسایه نامهربانی که با قدرت چاقویش رابه گلوی توپ بازی ما می گذاشت ـ می برید و به سوی ما پرتاب می کرد.............. زندگی ادامه یافت

بزرگ شدیم

عشق کشیدن پنهانی یک نخ سیگار

پیمودن فاصله دروازه دولاب تا میدان ژاله  با حال وهوای کم کم بزرگ شدن

نوشیدن آبجو با ماهی قزل آلا

راه رفتن درکنار امنیت خیابان ـ نشستن برسکوی پارک دانشجو وخیره شده به تئاترشهر

آخر شب دلخوش و شنگول کوچه باغی خواندن

از محتسب مست وگزمه سرسخت خبری نبود

زندگی همچنان ادامه یافت 

میان زندگی رسید.... همسر گردیدن - بچه دارشدن ونگرانی



نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا 15 فروردین 1390 ساعت 12:05 ق.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام
و...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد