چه نشستی ای دل ؟
چه نشستی ای دل
وقت بی پروایی است
موسم بال گشودن رفتن
سوی امید گشودن پروبال
خلوت دل تنهاست
نه صدای تاری
نه خروسی که بخواند ناگاه
وقت تنگ است دل کوچک من
چه نشستی؟ برخیز
بانگ آمد که رسید
خط پایان وزمان رفتن
پرکشیدن تا اوج
رفتن و تازه شدن
قلب کوچک من ...... شاید تو در اندام شخص دیگری متولد شدی........... شاید