نگاه مهربانت را..کلام دلنشینت را
کدامین از دیار قهر
کدامین دوزخی بدنام..
چنین بی مهر و بد آهنگ...چنین یرخشم و آتش زا.
ودستانت که باران بود رحمت بود.
کدامین بی خبر ازدردهای
بی کران ما
تومیدانی رمانی دورو طولانی
دیار من زمین سوخته.زندانی ظلمت.
تبارمن اسیرقلعه و باروی زندانها
بلند آجیین حصارنامی بدکاره دژخیمان.
یدرهامان همه دربند
همسرهاوفرزندان ومادرها
همه ایران ما
دربند.
سلام ماشالا به این خس پیشم بیا
http://www.ablog.blogsky.com
سلامممممممممممم
چطوری خشایار جونم اگه من سر نزنم تو که یادت نمیاد همسایه ای داری به اسم یوکابد که دلش هواتو کرده اجازه هست گاهی یه سری بهت بزنم ؟
قلاده برای من گردنبند شــــــــــده...