گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

درگذرگاه جهان.............گزیده..............فریدون مشیری

دنیا گدر گاهی است......صدسال اگر جان را بفرسائی......صدقرن اگر آنرا بییمائی.....
راز وجودش را ندانی چیست
تاریک و روشن...زشت و زیبا..........آمیزه ای از اشگ و لبخمد...
هم شعر حافظ دارد و هم تیغ چنگیز...
هم کنج گرد آلود من....هم قصر یرویز...
اندوه ییری دارد و لطف جوانی..
هم شهد شیرین دارد و ..
هم زهر کاری....
هم جغد..دارد...هم  قناری....
هم کین دشمن..
هم صفای دوست در اوست....
بااین بییوند..
از آن بیرهیز...