گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

برای تو ویا..........هیچکس.....................باران

بوی خوش تو.......

 

دست های تو زیبا ست

وخوش بوترا ز

بوی یا س خانه همسایه...

 

بامن بگو........ نا زنین

این همه گل وا ژه های نا ب را

ازکدام پالیزجدا می کنی؟

که همیشه تازگی بوی نم بارا ن برخاک را می دهند....

 

ازشکوه چشمانت چه بگویم

که آهوی هراسا ن دلم را درخود پناه داده ا ست

 

می دانم....... می مانی

می مانم......می دانی

 

همیشه درکنارت راه خواهم رفت

چون یک خاطره خوش

ودرکنارم می مانی

چون یک قا ب غزل بردیواره دل

 

نازنین....... نازنین

یادتو............ نام تو

بادل من چه ها که نکرد؟

وآن کلام سرشارازمهرت

که درگوشم زیباترین آهنگ جهان است

 

می خوانمت....... همیشه

می دانمت

می بینمت

هرکجا که باشم...... بیادت هستم

هرکجاکه هستی.......بیادم باش

 

سرزمین دلم....... خشک است

بباربرمن........ همانند بارا ن

تازه ام کن.............. خیس.. خیس

باران که آمد...... دوباره شکوفه خواهیم داد..

 

دوستت می دارم...... نازنین یار..................... سهیک تابستان 2006 تهران