گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

شب از شب...............{گزینه}......................منوچهرشیبانی

شب از شب رنگ می گیرد..
در میخانه ها بستند و جام مهر بشکستند و دل خستند..
به جام لاله خون کردند و فارغ بال بنشستند...
هزاران رادهان از نغمه های عشق ببریدمد...بهرطرح نو!!
گلستانها یراکندند و هزاران غنچه یژمردند...
خدایا این چنین میسند.
جباران به جولان ستم کاری...
ریاکاران یی افسون..
فسون سازان به عیاری...
شب از شب رنگ می گیرد...
نسیمی بر نمی خیزد..
کجا شد دیر توفانزای موج انگیز بیداری؟؟؟
ومن سردر گریبانم....
نمی دانم..................نمی دانم....