گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

گاهنامه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چنین حائل / کجادانند حال ماسبکباران ساحل ها

محمد مختاری...................گزینه...................گلبرگ

...دوایرکبود دربرش های سرخ
وچنگها که ساز می شود در انگشتان هزار جنین
تلنگر نوزادان بر یستان ستاره
واحتزاز آزادی در یوست کهکشان
صدای آواز را می شنوم.....
<<<<۰>>>
...که ما هم چنان می نویسیم..ودر اینجا مانده ایم
مثل درخت که مانده است
مثل گرسنگی که اینجا مانده است
ومثل سنگها که مانده اند
مثل درد مثل خاک
مثل زخم..مثل شعر..مثل دوست داشتن
مثل یرنده مثل فکر و..
مثل آرزوی آزادی..
ومثل هر چیزی که از ما نشانه ای دارد..

نظرات 2 + ارسال نظر
نیوشای سخن 1 اسفند 1383 ساعت 10:14 ب.ظ http://niushasokhan.blogsky.com

گلبرگ پر احساس و ژرف نظر درود

انتخاب بسیار ظریف و دلنشینی بود امیدوارم شما نازنین همیشه مانا و باقی باشید و در این بودن پر باری رو به ارمغان بیارید.

در پناه معبد عشق

ساهیک 1 اسفند 1383 ساعت 10:42 ب.ظ http://www.tabar.blogsky.com

هرنفس بریده ای در سرزمین آوازها.یک خوشه خشم است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد